تسميه چهارلنگ و هفت لنگ
گزيده اي از تاریخ طايفه ي بزرگ حاجي وند
تسميه چهارلنگ و هفت لنگ درست معلوم نيست. اما آنچه از روي حدس بدست امد ودر محضري كه

ريشسفيدان قوم حضور داشتند و در اين باب مذاكرات زياد شد. آراء بر اين قرار گرفت .از آنجا كه بنيچه

ماليات ايليات از حيوانات است. مثلا بختياري از ماديان و قشقايي از گوسفند و شاهسون از شتر و ..بسته شده در يك عهدي كه ماليات به بختياري مي بستند .بنيچه سه ماديان به بختياري مي بستند

كه هفت پا قسمت هفت لنگ و چهار پا قسمت چهارلنگ و يك پا يا تخفيف داده شده يا جمع تفرقه شده

مقصود از تفرقه ايلياتي است كه از خارج پناه به ايلي مي بردند و در ميان آن ايل زندگي و معاش

مي نمايند

 



نظرات شما عزیزان:

بي مريم
ساعت13:04---4 مرداد 1395
عشق است بختياري. عشق است حاجيوند

بي مريم
ساعت13:03---4 مرداد 1395
عشق است بختياري. عشف است حاجيوند

امیر
ساعت7:34---7 فروردين 1392
لُر بزرگ و لر کوچک
لُر بزرگ که همان بختیاری است ، یکی از بزرگ ترین ایلات ایران است و در استان های خوزستان ، لرستان، چهارمحال و بختیاری، فارس،اصفهان ، تهران و ... پراکنده اند. بختیاری به گویشی که ریشه در زبانهای باستان ایران دارد ، تکلم می کنند. بختیاری به دو دسته هفت لنگ و چهارلنگ تقسیم شده است،مطمئناً بختیاری ها از نظر طایفه ای و اجداد مشترک ، نسلشان به فرد واحدی می رسد، در صورتی که در بین لرهای کوچک این گونه نیست.هفت لنگ و چهارلنگ دسیسه ای بود که برای جدایی بختیاری ها به وجود آمد. چون کشور خان بازی و ملوک الطوایفی بود ،برای انداختن سنگ تفرقه بین بختیاری ها ، آنها را به دو گروه بزرگ تقسیم کردند تا راحت تر بینشان اختلاف بیندازند،بزرگ ترین سرکردۀ این دو گروه ایلخانی بود که مالیات ِ حکومتی بختیاری ها را به عنوان مأمور حکومت ، جمع می کرد. اختلاف هفت لنگ و چهار لنگ و سران آنها برای تصاحب قدرت منجر به جنگ بین این دو دسته از بختیاری ها شد. اگر چه گفته اند که بختیاری ها و لرسونی ها نسلشان به هم می رسد ، اما این سخن تا حدودی درست است، و شامل تمامِ طوایف لر کوچک نمی شود. مثلاً با قطع و یقین پاپی ها از بین بختیاری ها ی هفت لنگ مهاجرت کرده اند و جزوءِ قلمرو لرهای کوچک در آمده اند. به نظر تفاوت نژادی بین لرهای کوچک و بزرگ به دوران قبل از اسلام برسد. مطمئناً طوایف لرهای کوچک، از نظر اجدادی به هم نمی رسند و تاریخشان نسبت به بختیاری ها نا آشکار تر است، و تاریخ و منشأ بختیاری ها روشن تر است .در شاهنامه تعدادی از لوریان و کولی ها را بهرام گور از هندوستان با خود به ایران آورد تا به غنا وسازوآواز بپردازند. بخشی از طوایف لرسونی ها از همین مردمان بوده اند. روحیات لرسونی ها که با شنیدن ساز راستی به رقص و شادی می آیند ، واضح است. البته همۀ لرسونی ها کولی نیستند، بلکه کولی ها یا لوری ها هم به این قلمرو و قومیت افزوده شده اند. علاوه بر این برخی از سادات و طوایف عرب در قرن سوم به گواه تاریخِ گُزیده به طوایف لرسونی افزوده شده اند و جزوء فرهنگ آنها در آمده اند . البته لاچسب در بین همۀ طوایف بوده و خواهد بود ، مهم زبان و فرهنگ مشترک است، زیرا لاچسب ها ژن ها و زبان و فرهنگ اکثریت را پذیرفته اند، اما مقصود ما این است که لرسونی ها جد واحدی ندارند و از جاهای مختلف به نام لر کوچک اجتماع کرده اند. در صورتی که بختیاری ها شجره نامه شان و طوایف دوره اسلامی شان ریشه در دوران باستان دارد و به شخص واحدی ختم می شوند.یکی از سران لرسونی از یکی از بزرگان بختیاری پرسیده بود که لرسون بهتر است یا بختیاری؟ ایشان در پاسخ گفته بودند که اگر کولی ها را که به نژاد لرسونی ها افزوده شده اند ، بشودجدا کرد،آنها هم به عنوان قومیتی که روحیات سلحشورانه دارند و لر و دلیر هستند ، میشود گفت که لرسونی ها هم خوب هستند. در طول تاریخ چون لرسونی ها قومیتی اندک و ضعیف بوده اند در زیر لِوایِ نام بختیاری ها به حیات خود ادامه داده اند و همواره بختیاری ها به آنها کمک کرده اند تا نابود نشوند. لرسونی همان طور که بقایش به خاطر مجاورتش با بختیاری ها بوده است ، برای یافتن نام و نشان تاریخی شان هم نیازمند به منابع بختیاری هستند. به عنوان مثال بیرالوندها با سگوندها و بقیه طوایف لرسونی نسلشان به هم نمی رسد . بیرالوندها از موصل عراق آمده اندو البته این منطقه جزوء سرزمین ایران بوده است و این قوم ایرانی هستند، اما غرض این است که بگوییم لرهای کوچک ، از طوایف پراکنده به وجود آمده اند، به طوری که اکنون سیلاخوری های دورود هم که طایفه بودنشان نامشخص است ، اکنون ادعای لُر کوچک بوند را دارند. تفاوت عمدۀ بختیاری ها با لرهای کوچک در طول تاریخ در این بوده است که به فکر حفظ نسل و نژادشان بوده اند و هرگز نمی گذاشته اند که قومیت های دیگر در بین آنها نفوذ کنند و اکثریت شوند . لُر به معنا و مفهوم طوایفی است که به صورت کوچ، سردسیر و گرمسیر می کرده اند و کوه نشین بوده اند. البته لر بودن به این معنا تحقیری در آن نیست ، چون پادشاهان باستان که کاخ های زمستانی و تابستانی داشته اند، به این معنی لُر بوده اند. ریشه واژه لُر با آریایی ها گره خورده است و از ایران و ایرانی بودن جدایی ناپذیر است و اگر همه کسانی که از نژادهای مختلف به نام لُر هم گرد آمده باشند ، باز هم چون زبان و فرهنگ مشترکی از روزگاران باستان ایران را با خود دارند لُرایرانی هستند، اما غرض ما این باست که ساختار و نظامِ ایلی در بین بختیاری ها مشترک است و ریشه در روزگاران باستان این سرزمین دارد. این که لرهای کوچک بخواهند خودرا از بقایای قوم کاسیک بدانند، درست نیست، این مطلب زمانی صحت داشت که اکثریت قومیت مشترک و فرهنگ آن قوم را با بقایای نام و نشان می داشتند، در صورتی که این گونه نیست. کسانی که وارث لرهای فیلی هستند ، اشترک قومیت و اجداد مشترک ندارد و از اقوام مختلف به نام لر با هم اجتماع کرده اند. بنیان گزاران قومیت لر کوچک گروهی از طوایف بختیاری بوده اند که با گروه ها و اقوام این منطقه مجاورت کرده اند و به تدریج این اقوام ایرانی گونه ای از گویش لری را با آمیختگی زبانی به وجود آورده اند و چون جمعیت زیادی نبوده اند و همواره در معرض نابودی بوده اند ، پذیرای اقوام دیگر در بین خودشان بوده اند و همواره سعی داشته اند در کنار بختیاری ها به حیات خودشان ادامه دهند. در این بین همیشه زد و خورد و قتل و غارت بین آنها باعث شده است که در کشمکش و ناآرامی باشند. به غیر از لرسون و بختیاری اقوام لر دیگری هم در ایران هستند که با گونه های مختلف از گویش لری و فرهنگ و کوچ نشینی و رسومات کهن ایرانی به نام لُر دارای حیات فرهنگی و قومیتی هستند.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:, توسط سهراب حاجيوند |